خدا مىداند که در طول این ده سال، فکر چنین روزى، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمىدانستیم دنیاى بدون «خمینى» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعاى بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.
در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى را دعوت کردم و به آنها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگرى را قدرى تسریع کنیم و مژدهى اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم، تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزى که ممکن بود پیش آید، قلب من مىلرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم. شاید چند ساعت بعد از آن بود که اطلاع پیدا کردیم این ودیعهى الهى و این گوهر ارزنده را از دست دادهایم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروه کثیری از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368
سختترین کار این است که دربارهى فقدان امام عزیز و جان ملت سخن بگوییم. حقیقتاً همهى ما یتیم شدیم. ده سال پیش که ایشان دچار عارضهى قلبى شدند، با جمعى از دوستان - که امروز بسیارى از آنها جزو شهدا هستند و در جوار رحمت الهى آرمیدهاند - خود را در آن هواى سرد و برفى به قم رساندیم و آن وجود عزیز را که حیات انقلاب مرهون او بود، به تهران آوردیم و در بیمارستان قلب بسترى کردیم. چه روزهاى سختى گذشت و چه دلهرهها و نگرانیهاى غیرقابل توصیفى را پشت سر گذاشتیم.
از آن روزها تا پایان حیات ایشان، دایماً نگران این حادثهى تلخ بودیم و بارها به پروردگار متعال عرض مىکردیم که دعاى شوقانگیز امت مؤمن و مخلص ما به درگاه تو، سلامت و بقاى این قلب تپنده است؛ با بزرگوارى خود، دعاى امت ما را مستجاب کن. هروقت تصور فقدان این موجود عظیم و عزیز را مىکردیم، واقعاً دنیا براى همهى ما بىمعنى و تاریک جلوه مىکرد. امروز ما در مقابل چنین مصیبت بزرگ و سختى قرار داریم، که حقیقتاً حادثهیى جانکاه و باورنکردنى است و با هیچ مصیبت دیگرى قابل مقایسه نیست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368